علیعلی، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره
نازنین فاطمهنازنین فاطمه، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه سن داره
فنچ های علی🌱☘️فنچ های علی🌱☘️، تا این لحظه: 2 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره
نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 11 ماه و 3 روز سن داره

𝔸𝕝𝕚 (◍•ᴗ•◍)✧*

اینجا خاطرات یه پسر کوچولوی بامزه را مینویسیم

واکسن کلاس اول😉

دیروز علی جان رو بردیم واکسن کلاس اول بزنه  به همراه خواهرش نازنین زهرا که اونم واکسن دو ماهگی بزنه.  اون یکی خواهر علی، نازنین فاطمه رو گزاشتیم کلاس کامپیوتر و رفتیم دنبال مامان جون و آقا جون علی که بیاد خونه ما.  به علی و نازنین زهرا هم دارو دادیم که خیلی مشکلی براشون پیش نیاد.  خلاصه رفتیم علی و نارنین زهرا رو واکسن بزنیم، و گفتن که علی باید یه واکسن دیگه هم بزنه چون ما خبر نداشتیم گفتن این طرح از سال ۱۳۹۷ اومده و ما باید برای علی بزنیم، بعدش اومدیم خونه و خواهر علی هم از کلاس رسید. و کادوی علی آقا رو هم بهش دادیم یه فیگور اکشن اتش نشان.  که با خواهرش نازنین فاطمه باهم بازی کردن...
9 مرداد 1402

بیوگرافی علی🌱🍀

بزن روی ادامه🌷 اسم: علی🌱 رنگ مورد علاقه: سبز روشن ، ابی تیره🍀 حیوان مورد علاقه: گربه، خودش بهش میگه گورباه🐱🐈 تفریحات و بازی های مورد علاقه:خمیر بازی، نقاشی، بازی با فیگور هاش، پلیس بازی، اشپزی، پلی استیشن هم بازی میکنه🛸🎮 انیمیشن یا فیلم مورد علاقه:پت و مت، ترنسفورمرز، نینجاگو، پی جی مکس و... 🏡🎡 ورزش مورد علاقه: فوتبال، دوچرخه سواری⚽🚴‍♂️ میوه مورد علاقه : خیار، شلیل، بلوبری🥒🍑 طعم مورد علاقه: شیرین🍭 ...
14 تير 1402

علی در باغ پرندگان

چند وقت پیش باغ پرندگان رفته بودیم پرنده های زیادی آنجا بود و چون محوطه باتوری سقفش پوشیده شده بود پرندگان آزاد بودند بیشترین پرنده که من و تو اونجا دیدیم طاووس ها بودند چون تعدادشون خیلی زیاد بود توی بیشتر محوطه طاووس بودند علی  سعی میکرد طاووس ها را بگیرد و ناز کند ولی فرار می کردند و می رفتند اینم عکس های علی با طاووس ها ...
18 تير 1401

جوجه کوچولو

دیروز علی و نازنین فاطمه جوجه های جدید فنچ هارو آزاد کردن تا بازی کنن یکی از فنچ ها اسمش نرمک است نرمک دست آموز شده چون علی و نازنین فاطمه دوستش دارن و باهاش بازی میکنن  اینم نرمک🐤 دیگه خلاصه جوجه فنچ هارو توی خونه آزاد کردیم و در و پنجره هارو هم بستیم که فرار نکنند نرمک هم با اینکه دستی بود پیش ما زیاد نموند رفت پیش دوتا داداش هایش پوگو و پوپو چون فنچ ها گروهی زندگی میکنند رفت که با داداش هایش بازی کنه بعد یه خورده که بازی کردن خسته شدن (چون جوجه هستند وقتی بازی میکنن باید غذا بخورند و استراحت کنن) دیگه قفس رو آوردیم که هم بگذاریم جوجه هارو توی قفس و هم اینکه اگه روی کمد یا وسیله بلندی باشند چون پدر و مادر صداشون میکنن می&zw...
29 ارديبهشت 1401